نیایشنیایش، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات نیایش

96/9/26

جیگرم سلام. چندروزه که داری دستشوییت رو میگی.الان خیلی برای این کار زوده.قربونت برم مامانی.خانمی با دستت به پوشکت اشاره میکنی بعد میگی. پیف من ه . می فهمم پوشکت را کثیف کرده ای. خانم گلی از آبجی یاد گرفتی ،یک بالش جلوی تلویزیون میگذاری و کنترل رو تودستت میگیری و میخوابی و تلویزیون تماشا میکنی الان هم. که دارم این مطالب رو مینویسم آبجی داره تند تند میخونه.تازه امروز به خاطر آلودگی تعطیل بوده و بهار دختر خاله پرستو هم اینجا بود و کلی کیف کردند.الان هم دارند دعا می کنند فردا هم هوا آلوده باشه و اونها تعطیل بشن.چ ولی من امیدوارم یک روز به خاطر بارش برف تعطیل بشن. سلامتی بچه هام برام خیلی مهمه. امیدوارم هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت مریضیتون رو ...
26 آذر 1396

96/9/19

سلام جیگرم .قربونت برم من .روزبروز شیرینتروماشااله ماشااله باهوشتر میشی.ان شااله در آینده سالم و.سلامت باشی و از این هوشت به نحو احسنت و درراه مثبت استفاده کنی.نازگل مامان فدات شم امشب بهت گفتم برو گوشی مامان رو بیار و رفتی تمام سوراخ سنبه های خونه رو گشتی و گووشیم رو پیدا کردی و آوردی.من هم کلی قربون صدقت رفتم. جیگری بعداز ظهر ها هم که من میام خونه بدوبدو.میری و لباسهای خاله پرستو رو میاری تا بپوشه و تند تند هم باهاش بای بای میکنی.اون هم کلی می خنده. اگر بدونی این کارهات با اون قیافه خوشگل و بامزه ات چقدر جالبه به مندحسودی میکنی که این روزها رو می بینم.الان هم ستایش صدام کرد تا حرکات ژیمناستیکش رو ببینم بای بای. ...
19 آذر 1396
1